جدول جو
جدول جو

معنی متعلق به - جستجوی لغت در جدول جو

متعلق به
از آن، وابست هی
تصویری از متعلق به
تصویر متعلق به
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مایتعلق به
تصویر مایتعلق به
آنچه به آن وابسته است، آنچه به او تعلق دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متعلقه
تصویر متعلقه
متعلق، همسر مرد، عیال، زوجه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ عَلْ لِ قَ)
زن شخص. (ناظم الاطباء) : بابا پیروک و متعلقه اش ویلان و سرگردان سیر بیابانها همی کردند. (ولنگاری، قضیۀ نمک ترکی، صادق هدایت چ چهارم امیرکبیر، ص 169)
لغت نامه دهخدا
آنچه که بدان وابسته است آنچه که باو تعلق دارد: فصل دوم در کیفیت نوشتن پروا نجات و بروات و تعلیقجات و صورت مثنی و سر خط و ما یتعلق به
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعلقه
تصویر متعلقه
عیال، زوجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متعلقه
تصویر متعلقه
((مُ تَ عَ لِّ قِ))
عیال، همسر
فرهنگ فارسی معین
زن، همسر، زوجه، خانم
فرهنگ واژه مترادف متضاد